پارساپارسا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 11 روز سن داره

دست کوچولو پا کوچولو

خریدای قبلی مامان الهام

عزیز من چند تا چیزی برات یه ماه پیش خریدم برا اومدنت از خدا خیلی درخواست کردم زودی بیا به زودی عکسشونو میزارم تذهنم  یه چیزایی میگذره خدا کنه خبر اومدنتو توی مشهد بفهمم
19 بهمن 1390

امام زمان ما

بیا...   بیا که آینه ی روزگار زنگاری ست بیا که زخم زبان های دوستان کاری ست   به انتظار نشستن در این زمانه ی یأس برای منتظران چاره نیست ناچاری است   به ما مخند اگر شعرهای ساده ی ما قبول طبع شما نیست کوچه بازاری است   چه قاب ها و چه تندیس های زرینی گرفته ایم به نامت که کنج انباری است !   نیامدی که کپرهای ما کلنگی بود کنون بیا که بناهایمان طلاکاری است   به این خوشیم که یک شب به نامتان شادیم تمام سال اگر کارمان عزاداری است   نه این که جمعه فقط صبح زود بیدارند که کار منتظرانت همیشه بیداری است     به قول خو...
12 بهمن 1390

این ماه میشه انشالله

امروز روزیه که بچه های کلوپ برای من و به نیت حاجت روایی من صلوات میگن و من هم امروز احساس عجیبی دارم با همه روزا فرق میکنه انشالله خبر خوش رو از همه بشنوم و خبر خوشم رو این ماه در جوار حرم امام رضا (ع) بدم خداشکرت که به یادت ارامش بخشه ...
11 بهمن 1390

ماه ربیع الاول

چقدر گاهی اوقات آدم دنبال یه مناسبت شاد میگرده انگار که فقط اون روزاست که آدم از ته دل احساس شادی میکنه به همه شما ورد به این ماه مبارک و پر از شادی و ماه شادی آل الله رو تبریک میگم امید دارم که این ماه و ماههای دیگه برایهمتون سرشار از خوشی صحت و عاقبت به خبری باشه مداومت به آیه نور و .. منو توی خیلی از لحظه های دلم رو محکم و اراده ام رو قوی تر میکنه من از این ریسمان استفاده خواهم کرد تا در قلبم آرامش ایجاد کنم
10 بهمن 1390
1